مهرجویی قبل از آنکه مقتول باشد، یک کارگردان بود!
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۹۹۸۷۸
«تابناک»، مهدی خرم دل؛ شیوه قتل فجیع داریوش مهرجویی و همسر و همکارش وحیده محمدی فر باعث شد آنچه این زوج و به طور خاص مهرجویی در طول بیش از شش دهه فیلمسازی خلق کرد، به حاشیه رانده شود و سوژه اصلی جنایتی باشد که در حق یکی از مهمترین سینماگران پیشرو ایران رخ داد. به حق اهمیت آنچه رخ داده به حدی است که افکارعمومی را ملتهب سازد و فریاد اهالی سینما و دوستداران این کهنسال خردمند را در پی داشته باشد، کما اینکه حتی اگر مهرجویی در هشتاد و چهار سالگی به مرگ طبیعی نیز از میان ما رفته بود، فقدانش یک موج خبری بزرگ را ایجاد میکرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
داریوش مهرجویی به باور بسیاری از ناظران بهترین فیلمسازی است که سینمای ایران به خود دیده است. او بر میزانسن تسلط فوق العادهای داشت، در خلق لحظهها و آن | je ne sais quoi فوق العاده بود. او استاد بیان مسائل پیچیده با فرمی به ظاهر ساده بود. نظرگاه عمیقی که در پرسه زنی فکری با فیلسوفان آمریکایی و ایرانی بر کالبد فکرش استوار شده بود، باعث شده بود او بتواند جهان بینی شگفت انگیزی را در آثار متقدمش ارائه کند. آنچه او را برجستهتر از همنسلانش در موج نوی سینمای ایران کرده بود، علاوه بر تسلط به زبان سینما، تواناییاش در ساخت فیلمهای تاثیرگذار در ژانرهای مختلف بود که کار هر کارگردانی نیست و نمونه آمریکاییاش، استنلی کوبریک است.
او دوربین را به خوبی میشناخت و بلد بود برای چه صحنهای چه قابی ببندد. فیلمنامه را میشناخت و بلد بود به جای اینکه بگوید، نشان دهد. بخش وسیعی از سینماگران این دو توانایی را ندارند و برخلاف تصور، این دو توانایی که بخشی از آن غریضی است، به سادگی به دست نمیآید. از همه مهمتر اینکه، مهرجویی توانایی خلق آثار درجه یک در چندین ژانر را داشت و رنج بالایی در فیلمسازی داشت. اغلب فیلمسازان یا توانایی چنین تغییر ژانر و خلق فیلم درخشان در چندین ژانر را ندارند و یا ریسک نمیکنند و تغییر ژانر نمیدهند و نسخهای که با آن موفق شدهاند را ادامه میدهند.
داریوش مهرجویی در پشت صحنه فیلم اجاره نشینها
مهرجویی هیچ گاه مقهور زمانه و جو حاکم نشد و به آنچه میخواست میرسید. در دورانی که فضای غالب سینمای ایران، کمدیهای ضعیف با فرمول مشخص بود، او گاو را ساخت که نخستین فیلم داستانی مطرح ایران در عرصه بین المللی بود که اکران بین المللی نیز شد؛ فیلمی که همچنان در میان چند فیلم مهمی است که در لیست منتقدین خارجی از سینمای ایران یاد میشود. در سالهایی که کوشش برای ساخت آثاری چون گاو و تکرار موفقیتش به اوج رسیده بود، او کمدی اجاره نشینها را ساخت و باز هم جریان ساز شد.
بیشک مهرجویی فیلمهای غیرقابل دفاعی در دو دهه پایانی عمرش دارد اما کارنامه او تا فیلم مهمان مامان مملو از فیلمهایی است که هرکدام از جنبههایی ارزش تدریس دارد. آقای هالو، پستچی، دایره مینا از فیلمهای کمتر مورد توجه قرار گرفته او در پیش از انقلاب و هامون، لیلا، درخت گلابی، میکس و مهمان مامان از دیگر فیلمهایی است که به سلیقه نگارنده نزدیکتر است و بخش قابل توجهی از کارنامه کاری مهرجویی را تشکیل میدهد و در کنار آنها فیلمهایی است که از انسجام روایی و فنی در حد این آثار برخوردار نیست. این اتفاق عجیبی نیست.
حتی فیلمهای جان فورد نیز همگی در کیفیت خوشههای خشم، چه سر سبز بود دره ما و دلیجان نیست و بسیاری از فیلمهایش کیفیت پایینی دارد که خود او نیز منکرش نبوده است. هنرمند را کسی با آثار ضعیفش نمیشناسد، کما اینکه کمتر کسی اورسن ولز را با قصه جاویدان | Une histoire immortelle میشناسد و نام او ما را به یاد همشهری کین و ناقوسهای نیمهشب میاندازد. هر فیلمسازی چند فیلم مهم و دهها فیلم نه چندان مهم دارد و اگر با این قیاس کارنامه مهرجویی را بر کفه ترازو بگذاریم، حتماً نسبت به اغلب فیلمسازان ایرانی که میشناسیم سنگینی میکند و تا آن زمان که او با حوصله فیلم میساخت، این سنگینی بیشتر و بیشتر میشد.
مهرجویی و ایدههای منحصر به فردش و مسیری که تا رسیدن به نهمین دهه عمرش طی کرد، مسئلهای پراهمیت است که باید در متن قرار گیرد و این متن آنچنان میتواند طولانی و پر جزئیات باشد که فراتر از چند مستند و کتاب پیش برود. مع الاسف تا آنجا که اطلاع دارم، تجربه فنی او در فیلمسازی ثبت نشده و ایدهها و ترفندهای اجرایی و کارگردانی که به کار برد تا آثار جریان سازش را خلق کند، با او به خاک سپرده میشود و مداوماً با مرگ فیلمسازان جریان ساز سینمای ایران ابعاد این ضایعه گسترش مییابد. نه نهادهای صنفی و نه نهادهای دولتی حتی به فکر ثبت تجربیات فنی -نه خاطره نگاری- این نسل مهم نبودند و پس از گلستان، مهرجویی نیز بدون انتقال و ثبت تجربه فنیاش، صحنه را ترک کرد. انگار، تجربه سرمایهای است که اینجا کمتر از هرجایی ارزش دارد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: طوفان الاقصی داریوش مهرجویی وحیده محمدی فر پرونده قتل داریوش مهرجویی داریوش مهرجویی فیلمساز کارگردانی طوفان الاقصی داریوش مهرجویی وحیده محمدی فر پرونده قتل داریوش مهرجویی سینمای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۹۹۸۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عاملان قتل خیابانی در یک قدمی میز محاکمه
مرد عصبانی که پسر جوانی را در حین خفتگیری از دوستش به قتل رسانده بود بهزودی در دادگاه کیفری تهران محاکمه خواهد شد.
به گزارش مشرق، رسیدگی به این پرونده از ۵ مرداد سال ۱۴۰۱ با گزارش یک درگیری مرگبار به پلیس آغاز شد. پس از آن مأموران به محل درگیری در ۲۰ متری جوادیه رفتند و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که جوانی به نام سهراب بر اثر ضربات چاقو به قتل رسیده است.
در نخستین گام از تحقیقات، مأموران به پرس و جو از شاهدان عینی پرداختند و پی بردند که درگیری میان چند نفر رخ داده و فردی به نام کیوان به همراه دوستش مرتکب قتل شدهاند.
یکی از شاهدان به مأموران گفت: وقتی درگیری شروع شد کیوان با چاقو به جان سهراب افتاد و آنقدر به او ضربه زد که روی زمین افتاد و بعد دوستش نیز با لگد ضربهای به صورت او کوبید که دیگر تکان نخورد.
پس از آن مأموران به سراغ دوربینهای مداربسته محل درگیری رفتند و بعد از بازبینی روشن شد که کیوان ضربات چاقو را به مقتول زده است.
با به دست آمدن این سرنخ دو متهم این پرونده شناسایی و بازداشت شدند و پس از انتقال به پلیس آگاهی و در همان بازجوییهای اولیه به درگیری اعتراف کردند.
کیوان در توضیح ماجرا به مأموران گفت: شب حادثه برای خرید از مغازه دوستم از خانه خارج شدم، وقتی جلوی مغازهاش رسیدم مقتول با دو نفر دیگر که داخل خودرو بودند به طرز مشکوکی داخل مغازه را نگاه میکردند. دوستم گفت احتمالاً اینها میخواهند خفتمان کنند. دقایقی بعد من و دوستم سوار موتور شدیم و رفتیم. سر یک چهارراه من به بهانه خوردن جگر از موتور پیاده شدم و دوستم با موتور به مسیرش ادامه داد که ۱۰۰ متر جلوتر آنها دوستم را خفت کردند. من با صدای داد و فریاد دوستم به سمتشان دویدم و دیدم مقتول در حالی که مست بود و چاقویی هم به دست داشت دوستم را به کرکره مغازهای میکوبد.
وی افزود: من برای نجات دوستم جلو رفتم که چاقوی سهراب به دستم خورد و عصبانی شدم و برایش چاقو کشیدم و چند ضربه به او زدم که روی زمین افتاد.
متهم در پاسخ به این سؤال که دوستت چه نقشی در ماجرای قتل داشت، گفت: او نقشی نداشت. فقط او را کتک میزدند که من رسیدم.
پس از آن متهم ردیف دوم تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: من نقشی در درگیری نداشتم فقط وقتی دیدم کیوان خیلی عصبانی است و میخواهد سر مقتول را ببرد مانعش شدم و با پا به سر مقتول زدم تا کیوان متوجه شود سهراب فوت کرده است.
در ادامه پزشکی قانونی هم در گزارشی علت مرگ را ضربه با جسم نوک تیز و برنده به اندامهای حیاتی اعلام کرد.
با اعتراف صریح متهمان و تکمیل تحقیقات، برای کیوان به اتهام قتل عمدی، ایراد جراحات مؤثر در فوت و برای دوستش به اتهام ایراد ضرب عمدی فاقد اثر به سر مقتول و همینطور توهین عملی کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا متهمان بهزودی در دادگاه از خود دفاع کنند.
در این میان مادر مقتول با حضور در دادسرا درخواست قصاص و اشد مجازات برای متهمان را مطرح کرد.
منبع: روزنامه ایران